شدیدا حالم بده
این سرماخوردگی من ادامه داشت و هی دیدم حالم بهتر شده از لحاظ گلو و اینا ولی تا بلند میشدم سرم گیج میرفت . حالت تهوع و... بالاخره عصر جمعه دوباره رفتم درمانگاه بماند که یه مقدار راه پیاده رفتم و حالم بدتر شد و بماند که وقتی رفتم تازه گفتن دکتر تو خونشه تازه رفته دوش بگیره بیاد و من داشتم می مردم از ضعف ودوست داشتم خفه کنم خودمو با این شانس .... خلاصه بعد 1ساعت علافی که حالم از این علافی تو مطب دکترا به هم میخوره دکتر اومد و من که دیگه رنگ به رخسار نداشتمو دید و فشارمو گرفت گفت 6!!! فوری یه سرم نوشت و همونجا برام وصل کردن و بعد یه مدت امیراومد و داداش محمد هم اومد و خلاصه تموم شد رفتم خونه الان سرکارم و تمام بدنم میلرزه از این آمپول خو...
نویسنده :
مامانی
10:15